منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 13
بازدید ماه : 218
بازدید کل : 25629
تعداد مطالب : 304
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1




برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


کد گالری

جنگ دفاع مقدس تماس با مدیر
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 304
:: کل نظرات : 6

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 8
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 13
:: بازدید ماه : 218
:: بازدید سال : 3654
:: بازدید کلی : 25629
نویسنده : فتحی

جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام ناشدنی است.             امام خمینی (ره)

* زندگی نامه :

ستوان دوم شهید فریدون محمودی در سال 1354 در یک خانواده مذهبی و بی بضاعت در روستای چالانچی دیده به جهان گشود. وی تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید جلیل کوهی واقع در روستای مذکور گذراند، سپس دوره ی راهنمایی را در مدرسه شهید مدرس و دوره ی متوسطه را در دبیرستان دکتر شریعتی به پایان رساند. ایشان در سال 1373 موفق به اخذ دیپلم شد. او با توجه به عشق و علاقه و به منظور دفاع از ارزش ها و دستاوردهای انقلاب به عضویت رسمی نیروی انتظامی درآمد و در دانشگاه علوم انتظامی در مقطع کاردانی با درجه ستوان سومی فارغ التحصیل گردید و داوطلبانه راهی شرق کشور شد، سپس در قرارگاه تاکتیکی «مقدار» زاهدان مشغول خدمت شد که به لحاظ لیاقت و شایستگی زیادی که از خود نشان داد به عنوان فرمانده ی عملیات گردان حضرت روح الله زاهدان منصوب شد تا این که سرانجام در تاریخ 12/8/1378 به همراه 35 نفر از همراهانش در کمین اشرار در ایرانشهر در روستای کورنارک به درجه رفیع شهادت نائل آمد.


:: موضوعات مرتبط: شهدا , آبان , ,
:: بازدید از این مطلب : 705
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : فتحی

شهادت برترین مرگهاست.           پیامبر اکرم (ص)

*زندگی نامه :

شهید علی خانزادی در سال 1338 در خانواده ای مؤمن و معتقد در روستای هلشی از توابع شهرستان ایوان دیده به جهان گشود. در سن 7 سالگی علی رغم فقر شدید حاکم بر خانواده پای به مدرسه نهاد و تحصیلاتش را با مشکلات ناشی از فقر تا پایان دوره ی راهنمایی به پایان رسانید و سپس وارد آموزشگاه بهیاری در استان ایلام گردید که موفق به کسب دیپلم بهیاری شد. او در اواخر تحصیلاتش که مصادف با آغاز قیام همگانی ملت ایران برای سرنگونی رژیم ستم شاهی بود، فعالیت گسترده ای را در زمینه ی تهیه و پخش اعلامیه ها و نوارهای سخنرانی امام (ره) آغاز کرد. در این موقع برای انجام خدمت سربازی رهسپار یکی از پادگان های آموزشی در تهران گردید و در آنجا به دلیل داشتن فعالیت چندین بار بازداشت گردید که با صدور فرمان حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر فرار سربازان، از پادگان فرار نمود. شهید خانزادی با پیروزی انقلاب اسلامی در بهداری استان ایلام به عنوان بهیار استخدام شد و با حضور در مناطق محروم شهرستان دهلران، موسیان، صالح آباد علاقه مندی و پایبندی خود را نسبت به قشر محروم به منصه ی ظهور نشاند. او در کارهای خیر پیش قدم بود و یکی از مؤسسین صندوق قرض الحسنه شهدا در ایوان بود.

شهید خانزادی مانند مولایش علی (ع) گاهی اوقات غذا و آذوقه به دوش می کشید و شبانه به خانه مستمندان و نیازمندان می برد. ایشان در اوائل سال 1360 با توجه به علاقه شدید به حضور در جبهه و عشق به شهادت وارد سپاه پاسداران شد و در سال 1363 مسئولیت بهداری تیپ 114 امیرالمؤمنین (ع) را برعهده گرفت که سرانجام در غروب خونین پنجم آبان ماه 1363 در حین سرکشی به خطوط رزمندگان در جبهه مهران به آرزوی دیرینه خود- که همانا شهادت در راه خدا بود- رسید.

* فرازی از وصیت نامه :

ای ملت مسلمان، همیشه یار و یاور روحانیت اصیل و مبارز باشید. جهاد اکبر یعنی جهاد با نفس را فراموش نکنید. شما ای رزمندگان کفر ستیز، از پیروزی هایی که نصیبتان می شود مغرور نشوید، زیرا غرور دریای نفس عمل انسان را هر چند خالص و بی ریا باشد تباه می کند.

از مادر رنج دیده و زحمت کش ام پوزش می خواهم که نتوانستم در عمر کوتاه خود حق او را ادا کنم. از خداوند می خواهم که به او اجر فراوان و پاداشی در خور شأن عنایت فرماید. و تو ای همسر مهربانم، از تو معذرت می خواهم. درست است که ما سه ماه بیشتر در کنار هم نبودیم ولی تازه دامادهایی بودند که فقط یک روز با همسر خود زندگی کرده و شهید شدند. از تو می خواهم که همچون کوه در برابر سختی ها و مصائب مقاوم و استوار بایستی و استقامت کنی و پیام ما و مظلومیت شهدای ما را به گوش جهانیان برسانید.


:: موضوعات مرتبط: شهدا , آبان , ,
:: بازدید از این مطلب : 1141
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فتحی

ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نمودیم. امام خمینی (ره)

*زندگی نامه :

شهید جوهر مرادی در سال 1317 در خانواده ای مذهبی و متدین متولد شد.

او از همان دوران کودکی دارای سیمایی نورانی بود و اخلاقی بسیار زیبا داشت. دو چیز در زندگیش اصلاً مفهومی نداشت، یکی ترس و دیگری مادیات. آنقدر شجاع بود که در زمان طاغوت در بخش کوچک ایوان به کرات مخالفت خود را با رژیم شاه نشان داد. وی اولین معلم قرآن و مروج اسلام در ایوان بود. ایشان انسانی نو اندیش و طراح و خلاق بود، طوری که استانداری ایلام همواره از طرح ها و پیشنهاداتش استفاده می کرد. شهید مرادی در مبارزات انقلاب رهبری جوانان و مردم ایوان را به عهده داشت و از طرف ساواک تحت تعقیب قرار گرفت، اما قبل از آن که ساواک او را دستگیر کند شهید مرادی به خوزستان متوالی شد و پس از چندی دوباره به ایوان مراجعت نمود. وی پس از پیروزی انقلاب مسئولیت های مختلفی همچون (مسئولیت کمیته، ژاندارمری، بخشداری و غیره ) را به عهده داشت او پس از مدتی مسئولیت جهاد سازندگی را به عهده گرفت و شب و روز فعالیت می کرد. وی هنگامی که جنگ شروع شد به عنوان سرپرست بسیج ایوان منصوب شد.

این شیفته ولایت دائماً در تکاپو بود تا اینکه مانند حضرت سیدالشهدا (ع) در روز تاسوعا بعد از غسل شهادت به جبهه سومار رفت و در آنجا پس از ارشاد و روشنگری به یارانش گفت: «امشب شب عاشورا است و من عازم نبرد هستم چنانچه مایلید بسم الله، با من بیایید!».

شهید مرادی شب پیش از شهادتش حضرت امام خمینی (ره) را در خواب می بیند که در آن خواب حضرت امام، شمشیری را به او هدیه می کند! او یک شب بعد از رؤیت این خواب سرانجام به اتفاق شش نفر از بهترین دوستانش حسین وار به سوی دشمن حمله کرد و پس از تصرف چند سنگر، هر شش نفر با هم به سوی خدا پر کشیدند و بدین سان خواب او با نثار خونش تعبیر شد.

*فرازی از وصیت نامه :

خدایا ! تو می دانی در این مدت سپری شده از انقلاب و در طول این نهضت، بخاطر تو از همه چیز گذشتم و جز به رضای تو فکر نکردم، و همه ی مهمات و اسلحه و هر چه در اختیارم بوده است چون تربت مقدس از آنها نگهداری کرده ام و هیچ گاه از آنها استفاده شخصی ننموده ام. خدایا! من نمی خواهم رنج و خون دلی که به خاطر تو متحمل شده ام شرح بدهم. خدایا! تو را شاهد می گیرم از بیت المال و امانت و هر آنگونه وجهی که متعلق به شخص خودم بوده است نه کم و نه زیاد دخل و تصرف نکردم و اگر وجهی در اختیارم بوده به مصارف شرعی رسانیده و آنچه از حق خودم انفاق کرده ام بین خودم و خودت بوده است.

20/3/1359 جوهر مرادی              اللهم ارزقنی توفق الشهاده


:: موضوعات مرتبط: شهدا , آبان , ,
:: بازدید از این مطلب : 1224
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فتحی

ملتی که شهادت را آرزو دارد، پیروز است.      امام خمینی (ره)

*زندگی نامه :

شهید محمد نوری در سال 1340 در خانواده ای مصلح و موحد در شهرستان ایوان دیده به جهان گشود، ایشان در بسیاری از جنبه های سیاسی مذهبی ، اجتماعی و هنری قدمهایی برداشت، شهید نوری فردی اهل مطالعه و آگاه به مسائل روز بود، ندای حضرت امام را قبل از اینکه خیلی ها بشنوند همانند دیگر همرزمانش به گوش جان شنید و کمر همت در راهش بست. وی در روستای باغله سرابله حدود چهار سال به شغل مقدسی معلمی مشغول بود. تا این که در روزهای همان موقع ابتدای حرکت انقلابی امت قهرمان علیه رژیم شاه به رهبری حضرت امام (ره) آغاز شد. وی به فرمان حضرت امام خمینی پادگان را ترک نمود و به دیار خویش ایوان بازگشت تا در صفوف طوفانی هموطنان علیه رژیم قرار گیرد. وی در آن ایام از سال 1356 سر از پا ناشناخته فعالیت های فرهنگی را به صورت مخفیانه علیه استبداد از سر گرفت. او در همان جا حضور داشت، در کلاس های قرآن ، بسیج ، مراسمات مذهبی، سپاه ، در جنگ ، جهاد و ...

او و یارانش حافظان بیداری در شهر ما بودند، آنها اولین بسیجیان این خطه بودند که در نیمه شب تاسوعای سال 1358 به تبعیت از حسین زمان – خمینی کبیر- در پاسخ به دنیا پرستان علم بر دوش پشت پا زدند و از زلال زم زم فرزند کوثر جرعه نوش عاشورا شدند و زیباترین هفت سین را در دهه ی محرم ترسیم کردند که حاصلش خلعت زیبای شهادت بر قامت رعنایشان بود.


:: موضوعات مرتبط: شهدا , آبان , ,
:: بازدید از این مطلب : 330
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فتحی

شهیدان انقلاب اسلامی هرگز فراموش شدنی نیستند.  مقام معظم رهبری

 

*زندگی نامه :

شهید عبدالمهدی پیرحیاتی در سال 1337 در خانواده ای انقلابی و پیرو راستین اهل بیت در ایوان دیده به جهان گشود. وی از همان آغاز طفولیت تحت تربیت والدینش که بسیار مذهبی و متدین بودند قرار گرفت. او تحصیلات ابتدایی را تا دوران متوسطه با نمراتی عالی گذراند، سپس وارد دانش سرای مقدماتی ایلام گردید ایشان پس از فراغت از تحصیل به خدمت آموزگاری مشغول گشت و در جبهه مبارزه با بی سوادی نبرد خود را آغاز کرد. وی به دلیل علاقه اش به ورزش های فوتبال، والیبال و کشتی چند بار در مسابقات ورزشی استان و مسابقات آموزشگاهی کشور شرکت نمود و افتخاراتی نیز کسب کرد. ایشان همچنین از مطالعه قرآن، نهج البلاغه و کتب مذهبی و اجتماعی نیز غافل نبود. با اوج گیری مبارزات امت مسلمان ایران علیه رژیم طاغوت به جرگه مبارزان پیوست و در زمینه ی پخش اعلامیه های امام خمینی (ره) در بین دانش آموزان و مردم روستاهای بخش ایوان فعالیت های چشمگیری از خویش نشان داد. شهید پیرحیاتی پس از پیروزی انقلاب با فرمان امام و رهبر و مقتدایش به خدمت نهادهایی چون سپاه و بسیج مستضعفین درآمد.

ایشان مدت چهار ماه به عنوان بازپرس افتخاری در دادگاه انقلاب خدمت نمود و مأموریت های متعددی را انجام داد. وی در سال 1359 داوطلبانه عازم جبهه های جنگ شد و با استقرار در جبهه به صفوف سپاهیان اسلام پیوست، تا اینکه در 28 آبان ماه سال 1359 به قلب دشمن یورش برد و در درگیری شدید و عقب راندن دشمن از خاک میهن اسلامی مان سرانجام در سپیده دم روز عاشورای حسینی در جبهه ی سارات سومار به درجه رفیع شهادت نائل آمد و رسالت حسین (ع) گونه ای را که بر دوش داشت به انجام رسانید.


:: موضوعات مرتبط: شهدا , آبان , ,
:: بازدید از این مطلب : 443
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فتحی

بالاترین جهاد در راه خدا جهاد با نفس است.  امام خمینی (ره)

*زندگی نامه :

شهید محمد کریم پیرحیاتی در سال 1340 در خانواده روستایی متولد شد تا اینکه به سن هفت سالگی رسید و روانه ی مدرسه شد. او دوران تحصیلاتش را در ایوان گذراند و چون علاقه ی شدیدی به تدریس داشت در امتحانات ورودی دانش سرای ایلام شرکت نمود و با نمره عالی قبول و وارد دانشسرا شد. ایشان بیشتر وقت خود را صرف مطالعه کتاب های مذهبی می نمود و دوستانش را به معنویات ارشاد می کرد، تا اینکه در سال 1357 دوران دانشسرا را تمام کرده و وارد آموزش و پرورش شد. او در یکی از روستاهای ایوان مشغول خدمت گردید. شهید پیرحیاتی با افکار روشنگرانه و بلندش در طول زندگی تنفر شدیدی نسبت به افراطی ها و سرمایه داران داشت، تا اینکه جنگ تحمیلی عراق آغاز شد و به فرمان امام و تشکیل بسیج به سوی جبهه قدم پیش نهاد. در ایام فراغت از تحصیل (تابستان ها) اسلحه به دست می گرفت و عازم جبهه سومار می شد. تا اینکه سرانجام در عاشورای حسینی در یک عملیات شبانه ، در صبحگاه روز عاشورا همراه با دیگر برادرش مهدی به شهادت رسید.


:: موضوعات مرتبط: شهدا , آبان , ,
:: بازدید از این مطلب : 473
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فتحی

بکشید ما را ملت ما بیدار تر می شود.       شهید بهشتی

*زندگی نامه :

شهید خلیل رشیدی در سال 1332 در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود، وی جوانی رشید و شجاع و دارای سیمایی جذاب و دوست داشتنی بود. بسیار شمرده و مؤدبانه سخن می گفت. گویی ادب و اخلاق و مهربانی اش در بین اهل محل ورد زبان بود. خلیل اهل نماز و روزه و تقوی بود، از خصوصیات برجسته این شهید تواضع و فروتنی فوق العاده و دوری از ریا و ظاهر سازی وی بود. شهید رشیدی کارمند آموزش و پرورش بود که حقوق اش هیچ گاه تا نصف ماه بیشتر دوام نمی آورد. ایشان حتی همین حقوق ناچیز را هم در بین فقرا و بستگان تقسیم می نمود و در امور خیر همیشه پیش قدم بود. وی در مواردی که برای کار نیکی پولی جمع می شد رقم بزرگ آن را ، خودش متقبل می شد. حقوق پدر و مادرش را رعایت می کرد و دائماً در خانه کارهای مربوط به پدر و مادرش را به جای آنها انجام می داد. او عشق و علاقه ی زیادی به اسلام داشت، شهید رشیدی در طول مبارزات بی امان مسلمانان علیه رژیم دیکتاتور پهلوی نقش مؤثر و برجسته ای در تظاهرات و پخش اعلامیه داشت. او پس از پیروزی در کنار دیگر رزمندگان همچون جوهر مرادی و عبدالمهدی پیرحیاتی مسئولیت حفاظت شهر و نگهبانی و پاسداری را برعهده داشتند و در درگیریهای ایوان و گیلان به اتفاق همرزم شهیدش جوهر مرادی نقش مؤثری ایفا نمودند، تا جایی که به حضور امام شرفیاب شدند. هنگامی که عراق آتش جنگ را علیه ایران شعله ور نمود دیگر از همه چیز برید و در کنار برادران و همرزمان شهید دیگر به فرماندهی شهید جوهر مرادی ستاد بسیج ایوان را تشکیل دادند، تا اینکه در نیمه شب عاشورای سیدالشهدا (ع) در کنار شش تن از یاران دیگر پس از حمله و تسخیر چند سنگر در ارتفاعات سارات سومار و کشتار تعدادی از کفار بعثی ، در خون چون لاله آرمید و به جاودانگی اسلام و یگانگی خداوند ، شهادت را در سن 37 سالگی انتخاب نمود.


:: موضوعات مرتبط: شهدا , آبان , ,
:: بازدید از این مطلب : 690
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فتحی

می دانم که شهادت در پیش شما شیرین تر از عسل است.  امام خمینی (ره)

*زندگی نامه :

شهید تقی کوهی در سال 1326 در خانواده ای فقیر و کشاورز در یکی از روستاهای ایوان دیده به جهان گشود. هنوز مدتی از عمرش نگذشته که در سن 12 سالگی برای امرارمعاش و کارگری به بغداد رفت و چند سالی در آنجا مشغول به کار بود، شهید کوهی فردی مؤمن و مهربان بود و علاقه شدیدی به خاندان نبوت و ائمه اطهار داشت، وی پس از چندین سال کار در بغداد در سن نوزده سالگی به ایران بازگشت در این زمان از طرف رژیم شاه به خدمت سربازی فرا خوانده شد و برای انجام دوران سربازی به پادگان خرم آباد اعزام شد چون در همان ایام جوانی به ماهیت ضد اسلامی رژیم ستم شاهی پی برده بود، او بعد از 2 هفته از پادگان فرار کرد و شب هنگام با پای پیاده به دیدار خانواده اش در ایوان شتافت. وی بعد از گذشت مدتی با دختری از خانواده ی هم سطح خود ازدواج کرد و خود برای تهیه ی مایحتاج زندگی به کشور کویت عزیمت کرد و چند سالی در آن جا به کار مشغول شد. که پس از مراجعت به ایران در فردگاه آبادان دستگیر شد و به جرم فرار از سربازی در زندان رژیم شاه به 4 سال زندان محکوم شد و مدت محکومیت خود را در زندان قصر کرمانشاه و زندان شهربانی ایلام سپری گرد.

شهید کوهی در اوائل انقلاب به همراه دیگر هموطنانش در تظاهرات خیابانی به مبارزه علیه رژیم شاه پرداخت، تا این که جنگ تحمیلی علیه میهن اسلامی شروع شد، شهید کوهی اسلحه به دست گرفت و مشتاقانه بسوی مرز سومار شتافت و بالاخره پس از رشادت های زیاد در عاشورای حسینی سال 1359 به همراه تعداد دیگری از یاران خود به لقاء الله پیوست.

*فرازی از وصیت نامه :

عزیزانم ، من در زندگی چیزی از مال دنیا ندارم، محرومم، فقط قلبی پاک و بی آلایش و بدنی سالم خدا به من عطا فرموده و آن را به هیچ قیمتی نخواهم داد، جز در راه خدا و به خاطر او، الان آن روز و آن ساعت فرا رسیده، الان در معرض گلوله های دشمن هستیم و برای هدفمان اسلام و انقلاب اسلامی می جنگیم، انقلابی که خونبهای هزاران جوان از خود گذشته چون من و توست و هزاران جوان شیردل دیگر. من به مبارزه ام ادامه خواهم داد. امروز روز عاشورا است، باید جانم را در رکاب مولایم حسین (ع) قربان کنم. بچه هایم را به خدا می سپارم، خداوند خود با الطافش از من بهتر روزی آنها را خواهد داد و انشاء الله در سایه ی انقلاب اسلامی هیچ گونه کمبودی نخواهند داشت مردم شهید پرور! در راه هدف پر ارج رهبر بزرگوارمان امام خمینی آخرین فشار را تحمل کنید بالاخره ما مسلمانیم و باید هر چه داریم برای ایران عزیزمان و انقلاب کبیرمان فدا کنیم.


:: موضوعات مرتبط: شهدا , آبان , ,
:: بازدید از این مطلب : 815
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فتحی

آنان که بر حق بودند شهید شدند.    امام خمینی (ره)

*زندگی نامه :

شهید جلیل رستمی در سال 1339 در خانواده ای مؤمن و متدین به دنیا آمد. ایشان از همان دوران کودکی و دوران نوجوانی به طرف اسلام و قرآن جذب شد و برای ادامه تحصیل به شهر ایلام عزیمت نمود. وی فعالیت های سیاسی اش نیز در دبیرستان آغاز شد. او کلاسهای قرآن را با جدیت تمام دنبال می کرد. در سال 1356 زمینه ی مبارزاتش علیه رژیم پهلوی با نشر اعلامیه های حضرت امام اوج گرفت. چندین بار به علت گزارشات متعدد ساواک به زندان افتاد و روح ملکوتی اش آبدیده تر شد. او همچنان به برپایی تجمعات مذهبی برخاست و چندین بار در مسجد جامع به سخنرانی پرداخت. وقتی دوره ی دبیرستان را به اتمام رساند چند بار جهت تحصیل در حوزه ی علمیه قم مسافرت کردند، اما استطاعت ناچیز مالی اجازه ی ادامه این کار را به وی نداد. روح ناآرام ایشان جز با ورود به سنگر مقدس معلمی آرام نمی گرفت. ایشان در مدرسه هم به شاگردان بی بضاعت توجه زیادی داشتند. با شروع جنگ نابرابر با توجه به این که هنوز تشکل سازمان یافته ای شکل نگرفته بود با همکاری دوستانش پایگاهی را بنا کردند و خود نیز عازم جبهه جنگ شدند، عاقبت در شبی از شب های عاشورای سال 1359 گلوله ها بر قلب مطهرش نشستند و خونها از وی جاری شد تا خداوند کریم خونبهایش باشد چرا که خداوند خود در حدیث قدسی فرمود : «و من قتلته فصلی دیته و من علی دیته فانا دیته».

*فرازی از وصیت نامه :

من این راه را بخوبی تشخییص داده و آگاهانه در این راه قدم بر می دارم، مرا هیچ یک از جاذبه های غیراللهی نمی تواند وادار کند که از حرکت بسوی کمال مطلق باز مانم و از شهادت که بالاترین رحمت الهی است بی نصیب گردم. اکنون عزم کرده ام که با سد کنندگان راه خدا بجنگم و امیدوارم که در این راه به شهادت برسم و از همه ی مستضعفان عالم می خواهم که به سمت قرآن و اسلام باز گردند که مکتب اسلام همه آنها را از گرفتاری ها و بدبختی ها نجات می دهد. از پدر و مادرم می خواهم که دستورات اسلامی را اجرا کنند. من بر اثر ضعیفی ایمان سه سال قضای روزه ماه رمضان به گردن دارم و حدود سه سال هم نماز قضا دارم، امیدوارم آن را برایم به جای بیاورید.


:: موضوعات مرتبط: شهدا , آبان , ,
:: بازدید از این مطلب : 714
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فتحی

ما اسلحه مان ایمان است.       امام خمینی (ره)

*زندگی نامه :

شهید رضا طلایی گیلانی در سال 1340 در خانواده ای انقلابی و پیرو آرمان های امام در خرمشهر دیده به جهان گشود، وی دوران دبستان و سال اول و دوم راهنمایی را با موفقیت به پایان رساند. این شهید گرامی از نظر اخلاقی بسیار مهربان، و مزّین به رفتار انسانی بود. او در سال 1361 از طریق یکی از حوزه های ایلام به خدمت مقدس سربازی اعزام گردید و بعد از اتمام دوره آموزشی به منطقه ی عملیاتی کردستان رفته و در آن جا مدت 12 ماه خدمت شجاعانه را سپری نمود. او در این مدت کار سقایی را جهت یاری رساندن به راهیان کربلا با جان دل پذیرفت تا این که در تاریخ 21/8/1361 بعد از شناسایی ایشان توسط حزب منحله و خود فروخته ی کومله و دمکرات با لبان تشنه به درجه ی رفیع شهادت رسید.


:: موضوعات مرتبط: شهدا , آبان , ,
:: بازدید از این مطلب : 450
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فتحی

من به ملت عزیز ایران عشق می ورزم.                 امام خمینی (ره)

*زندگی نامه :

شهید علی حسنی در سال 1345 در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود، او علاقه ی بسیار فراوانی به کسب علم و دانش داشت و تا سال سوم راهنمایی به تحصیل پرداخت. ایشان به خاطر شوقی که به جبهه های حق علیه باطل داشت ترک تحصیل نمود و برای اولین بار به منطقه جنگی گیلانغرب شتافت تا این که بعد از نشان دادن رشادت و فداکاری های فراوان از خویش سرانجام در تاریخ 23/8/1364 در همان جبهه شربت شیرین شهادت نوشید.


:: موضوعات مرتبط: شهدا , آبان , ,
:: بازدید از این مطلب : 386
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فتحی

خانواده شهید در اجتماع ما یک واژه افتخار انگیز است.      مقام معظم رهبری

*زندگی نامه :

شهید علی احمد محبوب در سال 1347 در روستای وارگه سرآسمان آباد در خانواده ای مذهبی و متدین به اسلام و ائمه اطهار متولد شد. هنوز 7 بهار از عمر مبارکش نگذشته بود که پدرش را از دست داد، وی تا دوره ی راهنمایی مشغول تحصیل بود، ولی شور حسینی و علاقه به نظام جمهوری او را راهی جبهه های حق علیه باطل کرد که پس از ماهها خدمت در سپاه و انجام مأموریت محوله سرانجام در منطقه ماووت کردستان در تاریخ 29/8/1366 به درجه رفیع شهادت نائل آمد.


:: موضوعات مرتبط: شهدا , آبان , ,
:: بازدید از این مطلب : 393
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فتحی

واژه شهید یک واژه افتخار آمیز است.     مقام معظم رهبری

*زندگی نامه :

شهید میرزا عزیزی در سال 1329 در روستای سراب ایوان دیده به جهان گشود. شهید عزیزی همچون دیگر رزمندگان عاشق، به ندای امام لبیک گفت و لباس مقدس پاسداری را به تن کرد و در جبهه های حق علیه باطل حضوری فعال داشت او پس از مجاهدت های فراوان سرانجام در تاریخ 27/8/1367 به اوج آسمان ها پر کشید.


:: موضوعات مرتبط: شهدا , آبان , ,
:: بازدید از این مطلب : 460
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فتحی

از خداوند می خواهم که موفق به شهادت بشوم.                  امام خمینی (ره)

* زندگی نامه :

شهید مهرعلی صادقی در سال 1327 در خانواده ای محروم و مذهبی در روستای سرآسمان آباد از توابع شهرستان ایوان دیده به جهان گشود. ایشان پس از سپری نمودن دوران کودکی به علت فقر مالی قادر به ادامه تحصیل نشد و به ناچار به کارهای کشاورزی و دامداری روی آورد. شهید صادقی به خاط عشق و علاقه ی فروانش به یادگیری علم، توانست با حضور در کلاسهای مقدماتی نهضت سوادآموزی قادر به خواندن و نوشتن شود. ایشان فردی صدیق و متعهد بود و به داشتن فرندان مؤمن و با اخلاق خویش افتخار می کرد. تا اینکه سرانجام در تاریخ 19/8/1367 در مناطق کوهستانی گردنه قلاجه در حین چراندن احشام بر اثر برخورد با مواد منفجره به شهادت رسید.


:: موضوعات مرتبط: شهدا , آبان , ,
:: بازدید از این مطلب : 314
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فتحی

من همواره به خلوص و صفای بسیجیان غبطه می خورم.           امام خمینی (ره)

* زندگی نامه :

شهید مراد کریمی در سال 1349 در خانواده ای مستضعف در روستای «بلین» طلوع کرد و فضای خانه را غرق نور و روشنی نمود. جذبه چشمانش تا بی نهایت هستی امتداد داشت و خاک را به افلاک پیوند می داد. او پس از سپری کردن دوران کودکی و نوجوانی به خدمت مقدس سربازی شتافت تا یار و یاور رزمندگان اسلام گردد و بدین سان پس از ماهها خدمت صادقانه در تاریخ 11/8/1369 در منطقه ابوغریب به درجه رفیع شهادت نایل آمد.


:: موضوعات مرتبط: شهدا , آبان , ,
:: بازدید از این مطلب : 327
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فتحی


:: موضوعات مرتبط: شهدا , آبان , ,
:: بازدید از این مطلب : 689
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فتحی


:: موضوعات مرتبط: شهدا , آبان , ,
:: بازدید از این مطلب : 332
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : فتحی


:: موضوعات مرتبط: شهدا , آبان , ,
:: بازدید از این مطلب : 378
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فتحی


:: موضوعات مرتبط: شهدا , آبان , ,
:: بازدید از این مطلب : 221
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

صفحه قبل 1 صفحه بعد

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
بیت_الشهدا #شهدای_شهرستان_ایوان https://telegram.me/bitoshohada364
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه